چرا پرداختن به استراتژی در سازمانها سخت است؟
مواجهه با استراتژی در سازمان ها به دلایل مختلفی می تواند چالش برانگیز باشد.
درک عمیق از دینامیکهای سازمان
اولاً، نیاز به درک عمیق از محیط داخلی و خارجی سازمان، از جمله روندهای بازار، ترجیحات مشتری و چشم انداز رقابتی دارد. این شامل جمع آوری و تجزیه و تحلیل مقدار زیادی داده است که می تواند زمان بر و پیچیده باشد.
همسویی اهداف
ثانیا، همسو کردن اهداف استراتژیک بخش ها و تیم های مختلف در سازمان می تواند دشوار باشد. هر بخش ممکن است اولویت ها و اهداف خاص خود را داشته باشد و یافتن یک جهت استراتژیک مشترک که به نفع کل سازمان باشد می تواند یک کار پیچیده باشد.
مدیریت تغییر
ثالثاً، اجرای یک استراتژی مستلزم ارتباطات مؤثر و مدیریت تغییر است. این شامل جلب رضایت کارکنان در همه سطوح و اطمینان از اینکه همه مسیر استراتژیک را درک کرده و از آن حمایت می کنند، می باشد.
پویایی کسب و کار
در نهایت، ماهیت پویای محیطهای کسبوکار به این معنی است که استراتژیها باید به طور مداوم بازنگری و تطبیق شوند. این امر مستلزم انعطاف پذیری و چابکی بالا و همچنین توانایی پیش بینی و پاسخگویی به تغییرات بازار است.
به طور کلی، مواجهه با استراتژی در سازمانها سخت است، زیرا به ترکیبی از مهارتهای تحلیلی، رهبری، ارتباطات و سازگاری برای پیمایش در پیچیدگیهای دنیای تجارت نیاز دارد.
Tags: استراتژی، پویایی، درک عمیق، همسویی